جنگل پرتقال، فیلمی که جوانان را به سینما کشاند
به گزارش گروه بانو چه خبر پایگاه خبری «البرزخاتون»؛ مهدیه سادات نقیبی منتقد سینما و تلویزیون در یادداشتی اختصاصی برای پایگاه خبری تحلیلی «تیتر یک» نوشت: این روزها به لطف فیلمسازان و تهیهکنندگان سینما از سیر رکود گذشته خارج شده است و رنگ تازهای به خود گرفته است. به همین خاطر فیلمهای زیادی با ژانرهای متفاوت بر پرده سینما در حال اکران هستند و حال و هوای سینما برای منتقدان خالی از این عرصه نیست.
از جمله فیلمهایی که بر روی پرده سینما در حال اکران است، جنگل پرتقال به کارگردانی آرمان خوانساریان و تهیهکنندگی رسول صدرعاملی است.
این کارگردان با تولید «جنگل پرتقال» بهعنوان اولین ساخت فیلم به جشنواره چهل و یک فیلم فجر راه یافت. در ابتدای این تحلیل بهتر است با تأکید کلی بر این فیلم بگوییم که جنگل پرتقال بیشتر از آن که یک فیلم سینمایی با موضوع و محتوای نو و جذاب باشد، یک فیلم دغدغهمند جوانان پسند است. فیلمی که شاید مسیر سینما را ساختارشکنی کرده باشد و بیشتر از آن که توجهی به این مسأله داشته باشد، روایت جذاب خود را پیشرو میگیرد و همین موضوع باعث موفقیتش در سیر داستانی قرار میگیرد.
این فیلم جای نقدوتحلیل زیادی دارد چرا که از زوایای مختلف فردی، اجتماعی، سیاسی و… باید مورد توجه قرار بگیرد؛ اما درهرحال باید گفت فیلم جنگل پرتقال به نظر میرسد، یک تجربه شخصی است و کارگردان با حفظ ارتباط خود با مخاطب چالشهای خوبی را در مسیر داستان به کار گرفته است و در کنار آن شخصیتپردازی بهدرستی شکلگرفته است.
زمانی که مخاطب با فیلم همسو میشود و لحظهبهلحظهاش را بهجای بازیگران قرار میدهد و فضای فیلم را با تمام وجود حس میکند، اتفاقی است خوشایند و مورد تحسین برای کارگردان چرا که مسیر درستی را پیش گرفته است.
این اتفاق دقیقاً برای کارگردان، بازیگران و سایر عامل «درخت پرتقال» افتاده است و با تمام مشکلات در طول مسیر تولید فیلم از ابتدا تا پایان بهخوبی انجام شده است.
جنگل پرتقال، فیلمی با ژانر نمایش، پرچالش و جذاب و درعینحال ساده و بدون هیچگونه پیچیدگی است. البته که گره در داستان مخاطب را بیشتر مجذوب خواهد کرد؛ اما گاهی یک داستان درست و زیبا در عین سادگی جذابتر است. قصه جنگل پرتقال یک قصه دوگانه در یک شخصیتی است که در روی سکه یک شخصیت موجه اما قاطع و بر روی آن سکه شخصیت دیگری از همان کاراکتر را میبینیم. این تعلیق مخاطب را به ادامه وا میدارد، بهگونهای که شاید گمان ببرد شخصیت چقدر پیچیده و یا چقدر زخمخورده است.
ابتدای فیلم باکلاس درس ریاضی آغاز میشود و کاراکتر اصلی یعنی آقا معلم، مبحثی با عنوان معلوم و مجهول را مطرح میکند. طبیعتاً مخاطب نمیتواند در همان ابتدا از چرایی این مبحث چیزی بپرسد و به نظرش کاملاً عادی است؛ اما حقیقت آن است سکانس اول در کلاس درس به تمام معلوم و مجهولهای قصه فیلم پاسخ میدهد. خط فرضی قصه سیری را دنبال میکند که در اصول فیلمنامه قابل حدس است و هیچگونه فلشبک و فلش فورواردی مخاطب نمیبیند و قصه بر اساس روال عادی یک آغاز، یک میانه، یک شکست، یک چرایی (مجهول)، یک معلوم و دوباره یک شکست و در نهایت یک پایانی دارد که معمولاً با یک نقطه عطف یا تلنگر نهایی همراه است.
گریز از حقیقتهای زندگی در روایت کلاس درس جنگل پرتقال
جنگل پرتقال با روایت یک آقا معلم در کلاس درس آغاز میشود، کلاس درسی که هیچگونه ابهام و فراری از آن را نمیپذیرد و به بیانی کلاسی که به حقیقتهای زندگی ختم میشود. این کلاس پر از درس و عبرت برای تمام دانشآموزان است و علاوه بر آموزشهای درسی آموزش زندگی و درست زیستن را در برای مخاطب بازگو میکند و این درس زندگی همان چیزی است که کاراکتر اصلی از زندگی خود چشم پوشانده است و حقیقتها را تنها برای دیگران طلب میکند.
مهمترین پیام فیلم همین حقیقتطلبی است و به مخاطب میآموزد که نمیتواند از گذشته خود حتی بهاشتباه فرار کند. همانطور که در ابتدا گفته شد فیلم به لحاظ سینمایی ساختارشکنی شده است و کارگردان برای مجذوب کردن مخاطب علاوه بر قصه درست و به هنگامی که دارد، دست بر آسیبهای روانی بر شخصیتها گذاشته است.
چالش و تلنگر قصه در تنکابن اتفاق میافتد، شهری که بهعنوان شهر دانشجویی معروف است و درعینحال بسیار زیبا و قابلتوصیف و بهخاطر لوکیشنهای بسیار زیبایش در فیلم مورد حمایت مخاطبان بسیاری قرار گرفته است.
این داستان به روایتهای دانشجویان و کسانی که در سالهای گذشته در تنکابن تحصیلکردهاند، برمیگردد و به بیانی میشود گفت روایت جنگل پرتقال شاید در گوشه و کنارش داستانی واقعی و تلخ باشد، داستانی که با تمام فرازوفرودهایش؛ خوشیها و ناکامیهایی را به دنبال دارد و در نهایت به تهران کشیده میشود.
بر اساس آمارهای گرفته شده از این فیلم، مخاطبانی که این فیلم را تحسین کردهاند؛ مخاطبانی بودند که در چنین لحظاتی و در چنین قصههایی زندگی کردهاند و البته برای سایر مخاطبان خالی از تشویق نبود و نباید این فیلم را از تحلیل و تفسیرهای گوناگون کنار گذاشت.
جنگل پرتقال فیلمی با چالشهای دوگانه از یک شخصیت، کم پرسوناژ و جوانپسند و درعینحال ساده است. این فیلم با نقطه قوتهایی که دارد ضعفهایی از جمله بداههگویی در میانه فیلم و طولانیبودن برخی از دیالوگها که مخاطب را ممکن است خسته کند؛ اما بااینحال گیرایی فیلم به دلیل بالابودنش این نقطهضعف را چندان نشان نداد.
جنگل پرتقال فیلم پربازدید سینمای امروز است که آرمان خوانساریان برای تکرار مجدد خاطرات دانشجویان همراه فرازوفرودهایش همچنین با ایجاد دغدغهمندیهای کاراکتر اصلی و کنش ذهنی آن را ساخته و این مسیر را با موفقیت در جشنواره چهل و یکم فیلم فجر به پایان رسانده است.
انتهای خبر/
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید