آخرین اخبار
یادداشت:

شعر شاعر البرزی درباره مقامِ مادرِ علمدار کربلا

امیررضا احمدی، شاعر البرزی به مناسبت فرارسیدن سالروز وفات ام‌البنی (س) شعر زیبایی در مدح مادر علمدار کربلا سروده است.
اشتراک گذاری
06 دی 1402
79 بازدید
کد مطلب : 6425

گروه بانو چه خبر پایگاه خبری «البرزخاتون» به نقل از «تیتر یک»؛ امیررضا احمدی، پژوهشگر البرزی به مناسبت فرارسیدن سالروز وفات بزرگ بانوی اسلام مادر قمر منیر بنی هاشم حضرت فاطمه کلابیه‌ام البنین (س) در یادداشتی به پیشینه شعر‌ایشان در زبان فارسی پرداخت.

موضوع حضرت‌ام‌البنین (س) یکی از موضوعات رایج، پرمخاطب و فراگیر قلمرو موضوعی شعر و ادبیات آئینی است.

موضوع مستقل حضرت‌ام البنین (س) از آغاز شعر فارسی یعنی سده سوم و چهارم هجری در میان مراثی عاشورایی شاعران فارسی زبان مطرح بوده و به آن اشارتی کوتاه می‌کردند.

اما پرداختن به صورت مستقل به مدایح و مراثی آن بانوی معززه و محترمه با اوج‌گیری شعر آئینی از دوران صفوی به بعد و در دوره شاعرپرور قاجار همراه بود.

شاعران پرآوازه و نامداری از جمله سروش اصفهانی، قاآنی شیرازی، نشاط اصفهانی، طرب اصفهانی، همای شیرازی، صفایی جندقی، وصال شیرازی، داوری شیرازی، عمان سامانی، نیر تبریزی، فوأد کرمانی و … در میان دواوینشان کماکان بین اشعاری در مدح قمر بنی هاشم (ع) مستقلا به مدح حضرت‌ام‌البنین (س) پرداخته‌اند.

اما رویه‌ها و شکوفه‌های مستقل مراثی و مدایح حضرت‌ام‌البنین (س) در شعر فارسی پس از دوره پهلوی اول با پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و الگو گرفتن مادران شهدا از حضرت‌ام‌البنین (س) است.

اوج‌گیری این جریان ادبی را می‌توان به سه دهه اخیر منصوب کرد، چرا که موضوع حضرت‌ام‌البنین (س) جزء موضوعات پرکاربرد و پرمخاطب معاصرین قرار گرفت.

با موضوع حضرت‌ام‌البنین (س) تاکنون ۲کتاب شعر گزینشی وزین منتشر شده است که متأسفانه در میان آن‌ها از متقدمین ادب فارسی شعری یافت نمی‌شود.

نخستین کتاب با عنوان سرو نجابت گلچین بهترین سروده‌ها در مراثی حضرت‌ام البنین (س) به اهتمام حاج محسن حافظی کاشانی می‌باشد که در ۲۴۰ صفحه راهی بازار کتاب شده است.

دومین کتاب با عنوان‌ام البنین در آیینه شعر، گرداوری محمد خرم‌فر به همراه زندگینامه و کرامات آن حضرت به قلم علی اکبر مهدی پور است که در ۵۳۷ صفحه وزین و متین راهی بازار کتاب شده است که تصویر هر کتاب را مشاهده می‌کنید.

در پایان با یکی از سروده‌هایم در مراثی حضرت‌ام‌البنین (ع)، این یادداشت ادبی را به پایان می‌رسانم:

مرثیه مرثیه از دشت بال می‌گویم

از غم شیرجوانان شما می‌گویم

از غم و داغ همان شیرجوانان رشید

چارتا سرو سرافراز سپیدار، شهید

قلمم خون جگر و غرقه‌ی خونین بالی ست

دم آخر چقدر جای پسر‌ها خالی ست

مادر از مرگ پسرهاش عزا می‌گیرد

روضه‌ی علقمه و دست جدا می‌گیرد

باغ پر میوه‌ی او بی‌ثمر و بی‌برگ است

زندگی کردن او بعد پسر‌ها مرگ است

از غم و داغ پسرهاش زمین گیر شده

مادر داغ پسر دیده دگر پیر شده

تا که قد پسری خوش قد و باال شده است

قامت مادر او تا به ابد تا شده است

جای خورشید جهانفنور دو عینش خالی ست

دم آخر چقدر جای حسینش خالی ست

مادر این شهر پسر‌های تو را چشم زدند

چار آیینه‌ی زیبای تو را چشم زدند

مادر از روضه‌ی آن دلبر دلخواه بخوان

از علمدار حسینت کمی از ماه بخوان

روضه خوان روضه بخوان روضه‌ی سردار نگو

روضه‌ی شام خراب و غم بازار نگو

روضه خوان، روضه بخوان روضه‌ی گودال نخوان

روضه‌ی دست بخوان روضه‌ی خلخال نخوان

روضه خوان ساقی بی‌آب که در علقمه است

پسر‌ام بنین و پسر فاطمه است

روضه خوان روضه بخوان داغ علی اکبر را

ارباً اربا و تن سوخته‌ی پرپر را

خوب شد کرب و بال لحظه‌ی گودال نبود

لحظه‌ی غارت انگشتر و خلخال نبود

بعد عباس، علمدار تو زینب شده بود

لال باشم دمِ بازار معذب شده بود

زینبت با سر بر دار علمدار گذشت

پیر شد زینب تو تا که ز بازار گذشت

انتهای خبر/

این مطلب بدون برچسب می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *